پرسش :
اینکه در روایتی تجارت در مصر را مستحب دانسته ولی زندگی در آن را مکروه، از جهت سندی و متنی صحیح است؟
پاسخ :
شرح پرسش:
لطفاً این روایت را اجمالاً توضیح دهید: «مُحَمَّدُ بْنُ یعْقُوبَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْعَاصِمِی عَنْ عَلِی بْنِ الْحَسَنِ التَّمِیمِی عَنْ عَلِی بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ ذَکرْتُ لَهُ مِصْرَ فَقَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) اطْلُبُوا بِهَا الرِّزْقَ وَ لَا تَطْلُبُوا بِهَا الْمَکثَ ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) مِصْرُ الْحُتُوفِ یقَیضُ لَهَا قَصِیرَةُ الْأَعْمَارِ».
پاسخ :
على بن اسباط از شخصى روایت مىکند که؛ نزد امام صادق(ع) نام مصر را به میان آورد.
امام(ع) به نقل از رسول خدا(ص) فرمود: «در آنجا روزى بجویید و در پى ماندن و سکونت نباشید». آنگاه امام صادق(ع) فرمود: «مصر، شهر مرگ است. کوتاهى عمر براى آن مقدّر شده است».[1]
این روایت به جهت «عن رجل» مرسل است.[2] اما سایر راویان آن ثقه و مورد اطمینان هستند.
اگر درستی متن روایت را بپذیریم، هر چند شیخ حرّ عاملی این روایت را در بابی با عنوان «اسْتِحْبَابِ طَلَبِ الرِّزْقِ بِمِصْرَ وَ کَرَاهَةِ الْمَکْثِ بِهَا»[3] آورده است، همچنین اندکی از فقها[4] نیز با توجه به این روایت فتوا به استحباب تجارت در مصر دادهاند، اما نباید از این حقیقت غافل شد که این سخن مربوط به وقت صدور روایت است؛ و اطلاقی برای آن نیست؛[5] یعنی با توجه به موقعیّت تجاری و منطقهای مصر در عصر پیامبر اسلام(ص) و امام صادق(ع) این روایت بیان شده است، به همین جهت، اطلاقی برای آن نیست؛ و اینگونه نیست که در همه زمانها تجارت در مصر مستحب باشد و برای تاجر فایده داشته باشد و یا مکث و زندگی در مصر کراهت داشته باشد. شاید به دلیل وجود بیماریهایی؛ مانند مالاریا در آفریقا و حاشیه رودخانهها، سکونت بیش از حد نیاز در آنجا توصیه نشده است.
پی نوشت:
[1]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 5، ص 318، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق.
[2]. مجلسی، محمد باقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، محقق و مصحح: رسولی، سید هاشم، ج 19، ص 439، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ دوم، 1404ق.
[3]. شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج 17، ص 465، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، 1409ق.
[4]. آل عصفور بحرانی، حسین، الأنوار اللوامع فی شرح مفاتیح الشرائع، محقق و مصحح: آل عصفور، محسن، ج 11، ص 127، مجمع البحوث العلمیة، قم، چاپ اول، بیتا.
[5]. حسینى شیرازى، سید محمد، المال، أخذاً و عطاءً و صرفاً، محقق و مصحح: صاحب مهدى، ص 85، مؤسسة الوعی الاسلامی، دار العلوم، بیروت، چاپ اول، 1425ق.
شرح پرسش:
لطفاً این روایت را اجمالاً توضیح دهید: «مُحَمَّدُ بْنُ یعْقُوبَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْعَاصِمِی عَنْ عَلِی بْنِ الْحَسَنِ التَّمِیمِی عَنْ عَلِی بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ ذَکرْتُ لَهُ مِصْرَ فَقَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) اطْلُبُوا بِهَا الرِّزْقَ وَ لَا تَطْلُبُوا بِهَا الْمَکثَ ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) مِصْرُ الْحُتُوفِ یقَیضُ لَهَا قَصِیرَةُ الْأَعْمَارِ».
پاسخ :
على بن اسباط از شخصى روایت مىکند که؛ نزد امام صادق(ع) نام مصر را به میان آورد.
امام(ع) به نقل از رسول خدا(ص) فرمود: «در آنجا روزى بجویید و در پى ماندن و سکونت نباشید». آنگاه امام صادق(ع) فرمود: «مصر، شهر مرگ است. کوتاهى عمر براى آن مقدّر شده است».[1]
این روایت به جهت «عن رجل» مرسل است.[2] اما سایر راویان آن ثقه و مورد اطمینان هستند.
اگر درستی متن روایت را بپذیریم، هر چند شیخ حرّ عاملی این روایت را در بابی با عنوان «اسْتِحْبَابِ طَلَبِ الرِّزْقِ بِمِصْرَ وَ کَرَاهَةِ الْمَکْثِ بِهَا»[3] آورده است، همچنین اندکی از فقها[4] نیز با توجه به این روایت فتوا به استحباب تجارت در مصر دادهاند، اما نباید از این حقیقت غافل شد که این سخن مربوط به وقت صدور روایت است؛ و اطلاقی برای آن نیست؛[5] یعنی با توجه به موقعیّت تجاری و منطقهای مصر در عصر پیامبر اسلام(ص) و امام صادق(ع) این روایت بیان شده است، به همین جهت، اطلاقی برای آن نیست؛ و اینگونه نیست که در همه زمانها تجارت در مصر مستحب باشد و برای تاجر فایده داشته باشد و یا مکث و زندگی در مصر کراهت داشته باشد. شاید به دلیل وجود بیماریهایی؛ مانند مالاریا در آفریقا و حاشیه رودخانهها، سکونت بیش از حد نیاز در آنجا توصیه نشده است.
پی نوشت:
[1]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 5، ص 318، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق.
[2]. مجلسی، محمد باقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، محقق و مصحح: رسولی، سید هاشم، ج 19، ص 439، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ دوم، 1404ق.
[3]. شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج 17، ص 465، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، 1409ق.
[4]. آل عصفور بحرانی، حسین، الأنوار اللوامع فی شرح مفاتیح الشرائع، محقق و مصحح: آل عصفور، محسن، ج 11، ص 127، مجمع البحوث العلمیة، قم، چاپ اول، بیتا.
[5]. حسینى شیرازى، سید محمد، المال، أخذاً و عطاءً و صرفاً، محقق و مصحح: صاحب مهدى، ص 85، مؤسسة الوعی الاسلامی، دار العلوم، بیروت، چاپ اول، 1425ق.
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}